آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه
آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه

همه خاطرات کودکی

بعد نهاری که با پر رویی به دست آوردیم و مفتی به رگ زدیم و پیش غذای بال مرغی

تو ماشین زیر سایه درخت نشسته بودم

جعفر یکی از همکلاسیهای دوره ابتدایی رو دیدم خواهرش منیره هم تا پنجم همکلاسی ما بود بعدا رفتند دخترانه

جعفر ریشاش سفید شده با اینکه سنش زیاد نیست

وقتی دیدم دلم گرفت

بزرگترا پیر شدند

پیرها از دنیا رفتند

جوانها پیر شدند

بچه ها بزرگ شدند.

و غبار دلتنگی اش منو دلگیر میکنه

یاد کوکی هام افتادم

پنج شنبه ها سه کلاس داشتیم و زودتر مرخص میشدیم

آسمان ابی

توپ پلاستیکی

یادش بخیر بچگی ها


دانلود آهنگ عروسی تو از گروه سیلوئت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد