آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه
آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه

ارباب انگشتری

سال 1390 بود همه چا به روم بسته و...

برای گشودن چاکراهای اصلی بعد از مطالعه رفتم سراغ سگ درمانی و یه انگشتر با سنگ مذکور گرفتم

گفته بودند اگر سنگ درست عمل کنه نشانه هاشو می بینی

دستم کردم و شب خوابیدم

نصف شبم حس کردم آتش به دستم رسیده

از خواب پریدم

انگشتی که انگشترم درش بود داشت از حرارت میسوخت

ترسیده بودم

درش آوردم

و بعد ان هیچ وقت موقع دست کردن اگشتری اون عکس العمل تکرار نشد.

علتش چی بود

چرا اون شب اون سنگ داغ شده بود و داشت میسوزوند؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد