آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه
آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه

ماتریکس یعنی تار عنکبوتهای ضعیف ذهنی وحشتناک

قدرت و تاثیر جملات تاکیدی:
هر زمانی که جمله یا عبارتی را به زبان می آوریم در واقع به آن قدرت می دهیم. معجزه جملات تاکیدی در قانون جذب تا این حد است که ما را به اهدافمان می رساند. براساس قانون جذب، هر آن چه را که به آن فکر میکنیم با دادن انرژی به آن باعث محقق شدن آن در زندگیمان می شویم.

قانون جذب می گوید که این جملات با ذهنمان کاری میکند که یکسری ارتعاشاتی شکل بگیرد.  همین ارتعاشات قادرند اتفاقات را به سمتمان جذب کنند.


برای افراد نا امید:
بلند شو!خودت را در آینه ببین،دستت را روی قلبت بگذار، به تپش قلبت گوش کن.
می دانم نا امیدی باعث شده احساس درد کنی، تو این آزار را از عمیق ترین قسمت
درونت حس می کنی.
شاید فکر می کنی امروز روز آخر زندگی توست و‌یا دیگر خودت را لایق زیبا زیستن نمی دانی، اما اینکه در بدنت و درونت عمیقا درد را احساس می کنی این بدین معناست بدنت به این نا امیدی واکنش می دهد و می خواهد کمک کند تا بر خیزی و به این درد اتمام دهی چون تو به خودت آزار می رسانی دلیل نا امیدی ات خودتی، ذهن تو می داند که در گذشته بارها تنبلی و کم کاری کرده ای و برای نجات زود هنگام خودت دست به کار نشده ای
به عبارت دیگر، تصمیماتی که درگذشته گرفته ای مقصر وضع فعلی نیستند، بلکه تصمیمانی  که نگرفته ای و کارهایی که به خاطر ترسهایت انجام نداده ای تو را به این روز انداخته اند.
پس با ذهنت ارتباط برقرار کن،هر روز جملات تاکیدی را با خودت تکرار کن خواهی دید که همه چی به نفع تو تغییر می کند.
جملات تاکیدی:
من لایق زیبا زیستن هستم
من پذیرای خواست خداوند، آن چیزی که او برای من میخواهد هستم
خداوند مرا به سوی شغل مناسبم هدایت میکند
من ازنظر معنوی رشد میکنم
خداوند مرا یاری میدهد و هدایت میکند
 تا گام بعدی را شروع کنم
من سزاوار چیزهای عالیای هستم که برای من اتفاق میافتد.

گذشته بر نگشته

ﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻦ ﺁﻫﻦ ﺭﺑﺎ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻤﺎﺳﺖ...

ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ،ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ، ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﺷﺎﺩﯼ، ﺷﺎﺩﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻟﺬﺕ، ﻟﺬﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﺷﮑﺮ ﮔﺰﺍﺭﯼ، ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ، ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﯼ، ﺛﺮﻭﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.

ﭘﺲ به یاد داشته باشید ﮐﻪ :ﺍﯾﻦ ﯾﮏ عمل ﺩﺭﻭﻧﯽ میباشد. پس ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﻢ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﻢ

(احساس، قطب نما و راهنمای درون شماست)

زنانی که با گرگها می رقصند

زن با مرد برابر equal هست
ولی با مرد همسان same نیست
و نباید هم باشد

زن باید از طبیعت خودش پیروی کند
باید به روح خودش گوش بدهد
او ارتعاشی متفاوت دارد
عملکرد دیگری در دنیا دارد
مقصدی دیگر دارد
اگر زن از مرد پیروی کند و از مرد تقلید کند، گم شده است
و هرچه بیشتر گم شود، بیشتر از وجود خودش ریشه‌کن می‌شود
هرچه بیشتر دروغین و ترکیبی شود بیشتر دچار اضطرار و رنج می‌گردد

برای همین است که زنانی که به "نهضت آزادی زنان" تعلق دارند بسیار خشمگین هستند و همیشه غضبناک‌اند

ویلی شپش گیر و دختر فراری

ویلیام شپشگیر گفته

من همیشه خوشحالم

می‌دانید چرا ؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم. انتظارات همیشه صدمه‌زننده هستند
زندگی کوتاه است، پس به زندگی ات عشق بورز

خوشحال باش و لبخند بزن و فقط براى خودت زندگى کن ... زندگی این است !

برای خانمها این متن بیشتر بکار میاد

وقتی دیدی دختر بچه ای نوجوانی جوانی مثلا دارد دنبال چیزی میگردد .گمشده ای دارد

بیشتر بهش محبت کنید تو نمی دانی چرا ولی او از فکرهای بدی که دارد برای اینده خود میکشد منصرف میشود

در آغوشش بگیر شاید گریه کند

شاید پرخاش کند

ولی تو بتاب

حتی لبخندی کوتاه

توجهی اندک شاید نجات بخش زندگی پر غصه او باشد.

دختری کلاس پنجمی که یک و نیم ساله مادرشو از دست داده از خانه پدری فرار کرده

این از اندک مواردی که که شهود من کار نکرد

ولی علایم اینکار رو ماهها قبل وقتی میدیدم نشان میداد

فکر میکردم در غصه مادرش است و نبود او را منکر میشود

در حالی که داشت نقشه میکشید نجات یابد

ولی....

باز کردن سر صحبت با هر کسی

دوستیابی کار ساده ای است. با یک جمله: هوا گرم شده یا لباستان خاکی شده، میتوان سر صحبت را باز کرد ولی ادامه آن ممکن است مشکل ساز باشد یعنی طرف مقابل شما آدم اخمو باشد و حتی سرش را هم بلند نکند. یا برعکس آدم خوش خلقی باشد و شما را به یک چای یا قهوه دعوت کند. لذا باید برای هر  دو آمادگی داشته باشیم. آیا برای آن اخمئ تکرار کنیم؟ یا دعوت چای را رد کنیم؟ اینجاست که باید کعیار دستمان باشد: آئین دوستیابی های نوشته شده همه چرت و پرت است. و دوست واقعی خدا است. با انسان همیشه حرف می زند با او بازی می کند و در اتاق های فرار نجاتش می دهد.   هیچکس در دنیا نیست وقتی در اتاق تاریک گیر کرده و یا در کشتی شکسته ای نشسته و یا بر هواپیمای بابری چنگ انداخته با خدا حرف نزند. چون فقط اوست که شرایط را درک می کند. و به ما کمک می کند. ناگهان جرقه ای به ذهن شما خطور می کند. عجب چرا تابحال بفکرم نیافتاده بود؟ باید بدانید اینهم به فکر شما نیست این راهنمایی خدا است. با او صحبت کنید جواب می دهد. سلام کنید بهتر از ان به شما علیک می گوید: یک قدم بسویش بروید. لذا می بینید همه ائین های دوستیابی غربی فقط برای دوری شما از این دوسن حقیقی است. حتی شما بخواهید با انسانها هم دوست شوید باید او به شما کمک کند! به پیامبر بزرگش می فرماید: اگر تمام دارایی های خودت را خرج کنی تا یک دوست واقعی پیدا کنی نمی توانی. بلکه این خدا است که بین شما الفت و دوستی برقرار می کند و قلب های شما را به هم نزدیک می کندواگر شما اصرار کنید که به دور از خدا دوستی بگیرید. بدانید که باید همه هستی خود را بدهید و عاقبت هم ناکام بمانید یا دوست شما ناباب از آب در بیاید. یک سری به دادگاهها و زندانها بزنید همه این موضوع را به شما گوشزد می کنند. پس آئین دوستیابی قرانی را فرا بگیرید و به آئین های دیگر پشت کنید. حتی اگر سعدی باشد(دوست آن باشد که گیرد دست دوست، در پریشانحالی و درماندگی) چرا؟ چون حتی انکسی که به شما کمک می کند، اگر نیت غیرخدایی داشته باشد، در اندیشه سود اوری از شما است و ان را یک سرمایه گذاری می داند. سرمایه گذار یعنی کسی که پولی را از دست می دهد تا همیشه ان پول چند برابر دریافت کند. یا اصطلاحا می گویند: از مصرف کردن فعلی منصرف می شود تا در اینده بیشتر مصرف کند. اصولا شرط بقا دوستی است: هل الدین الاالحب؟ وصلح و دوستی در همه ادیان هست. هیچ دینی با شمشیر خود را پیش نبرده. بلکه دشمنان بودند که شمشیر می کشیدند بعد که شکست می خوردند دین را متهم به خشونت می کردند. مثل الان که جنگ تحمیلی را خودشان شروع کردند، داعش را خودشان درست کردند. و القاعده و طالبان را برای کشتن شیعیان تربیت کردند. ولی شیعیان را تروریست معرفی می کنند. گروهی قاتل که 17هزار نفر را در تهران در خیابان ها ترور کرده در دامن خود پرورش می دهند. و بعد ایران را محور شرارت معرفی می کنند حضرت مسیح آیا کسی را کشت؟ یا برعکس مرده را هم زنده می کرد! پیامبران الهی برخی چنان با مردم دوست بودند که خداوند به انها حیات جاودانه داد: مانند خضر نبی حتی با اینکه سر یحیی نبی را چون امام حسین ع از تن جدا کردند ولی او زنده است. مسیح را ظاهرا مصلوب کردند ولی گویا شبیه او را بر صلیب دار زدند و مسیح به آسمانها رفت و با امام زمان عج برمی گردد. خداوندهم علت خشم خود را دوستی بیان می کند: اگر کسانی به مردم ظلم کنند و احکام اسلام را نادیده بگیرند. و خود را بجای خدا قانونگذار بدانند. خدا آنها را می برد! و بجای انها کسانی را می اورد که هم خدا را دوست داشته باشند و هم خدا اوآنها را دوست داشته باشند(فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه) خداوند چک سفید به نامهربانان نداده. ولی به محبین نه تنها چک سفید داده بلکه سررسید آن در رضوان الهی است.


از وبلاگ

سید احمد حسینی ماهینی

با اندکی تلخیص