دوتا فیل عاشق

ظهر که توی گوشی مشغول بودم

همینطور که داشتم صفحه رو بالا پایین میکردم

یه لحظه این حرف به ذهنم اومد که زنا از سرد بودن نرها شاکی ان

حرفهای عاشقانه نشخوار نمیکنن

ناز نمیکشن

نوازش نمیکنن

حرفاشونو به زنا نمیگن

اون طرف این صحبتها هم اومد ذهنم

دوتا فیل عاشق میخوان دلبری کنن

فیل نر میره سراغ ماده

خرطومشو میندازه دور گردن فیل ماده

فیل ماده قند تو دلش اب میشه

شل میکنه

میرن یه جای ساکت و خلوت

که دلبریشونو ادامه بدن

فیل نر میشینه میگه بیا سرتو بذار رو پام

فیل ماده دراز میکشه

نره داره ناز میکنه

لمس میکنه

حرف نمیزنه

به چشم های کلاغی فیل ماده نگاه میکنه

دماغشو تکون میده تو هوا

بعد به جای اینکه به نره فاز بده

شروع میکنه حرف زدن:

اقا فیله دیدی فیل همسایه برازنش چی خریده

همیشه ازاین کارا میکنه

میبردش رودخونه به تنش اب می پاشه

تو چرا بلد نیستی منو ببری

یادته پاییز ما داشتیم بار میبردیم

اونا داشتن توی خاک بازی میکردن ؟خوش بحالشون

تو هیچوقت برا من وقت نمیذاری

اصلن کی با خرطومت برا من یونجه گرفتی

....

.

.

.

فیل نر که تازه داشت ازحرارت عشق گر میگرفته

فاز عاشقی برداشته بود

کنف میشه

توی ذوقش میخوره

میگه عزیزم بذار از بودن کنار هم لذت ببریم

فیل ماده برافروخته میشه میگه

همیشه ذاینجوری هستی

با فیلای همسایه میگی میخندی قاه قاه و کوفت کوفت

به من که میرسی میگی خفه شو

حوصله مو نداری

فیل نر عطای عشق بازیرا به لقایش می بخشد

سرش شلوغ میشود

کارهاش زیاد میشود

دلش میشکند

دلگیر میشود

زود خوابش میبره

و تنهایشو با فیل ماده شریک نمیشه

فیل ماده همیشه شاکی میشه

اگه برا من وقت نداشتی بیخود کردی منو آوردی

ولی فیل نر حتی توضیح نمیدهد

میگه بخاطر تامین علوفه باید کارهای سنگین انجام دهد

وگرنه جفتشون گشنه میمانن

ئلی از اینکه موقع عشقبازی خورده تو ذوقش هیچی نمیگه

حرفی نمیزنه

حوصله بحث نداره

میگه عزیزم منو ببخش که از سهم تو زده ام

ولی راستشو نمیگه به فیل ماده که موقع عشقبازی از مشکلات حرف نمیزنن مقایسه نمیکنن بقیه رو تحقیر نمیکنن

فقط برا خود جفتشون وقت میذارن

فیل ماده قانع میشود

ولی فیل نر هنوز دلگیره

فیل ماده نمیدونه چکار کنه

و هی فاصله خاک میگیره و رابطه بد میشه