آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه
آقای تابستان

آقای تابستان

برجستگیهای روزانه

تو آن نیمه گمشده ام هستی؟

تابه‌حال این احساس به شما دست داده که همیشه تنها، بی‌پناه یا ناراحت هستید؟ یا حس کرده‌اید که هیچکس شما را درک نمی‌کند و احساستان را نمی‌فهمد؟
درصد زیادی از آدم‌ها کم و بیش این احساسات را تجربه می‎کنند و در درون یک حال غم و ناراحتی یا افسردگی درونشان ایجاد می‌شود. شاید وجود این حس در برخی موقعیت‌های زندگی طبیعی باشد و برای هر فردی اتفاق بیفتد. اما زیاد شدن این احساس و تجربیات افراطی ناشی از آن می‌تواند زندگی فرد را به سمت نابودی ببرد.


هر نوزادی که به دنیا می‌آید شبیه به یک صفحه سفید است که هیچ نقش و نگاری روی آن نیست. برخورد با محیط، خانواده، والدین و اطرافیان به مرور زمان نقش‌هایی را روی این صفحه سفید ایجاد می‌کند که تا سال‌ها ماندگار می‌مانند.
محرومیت ها شناختی هستند که تفسیر اطلاعات پیرامون را برای ما ممکن می‌کنند. ژان پیاژه اعتقاد دارد که محرومیت هاا الگوهای ذهنی هستند که اگر وجود نداشتند، ما هیچ تصویر ذهنی‌ای نداشتیم و نمی‌توانستیم تجربیات خود را به کار ببریم یا برای آینده اقدام کنیم.
محرومیت های ذهنی در کودکی شکل می‌گیرند و با توجه به دریافت‌ها و واکنش‌هایی که دریافت کرده‌ایم، در دوران بزرگسالی بروز می‌کنند. ما فعالیت‌ها، روابط و ... خودمان را با همین الگوهای ذهنی پیش می‌بریم و به زبان ساده دنیای اطرافمان را با همین الگوهای ثابت و تکرارشونده می‌شناسیم.
گاهی این محرومیت هامثبت و سازگارند و گاهی ناسازگار هستند و می‌توانند بخشی از زندگی ما را با اختلال روبه‌رو کنند.


باید بگوییم فردی که با این طرحواره روبه‌رو است، به طور دائم احساس می‌کند که فرد دوست داشتنی‌ای نیست و به اندازه‌ای که نیاز دارد از سوی دیگران مورد توجه قرار نگرفته است.
نکته جالب درباره این گمشدگی این است که علی‌رغم شایع بودن، عده بسیار زیادی از وجود این محرومیت ها درون خود اطلاع ندارند و اغلب با احساسات مبهم و کلی مثل ناراحتی، غم و اندوه یا افسردگی به درمانگر مراجعه می‌کنند.
این گمشدگی به صورتی خودش را بروز می‌دهد که انگار فرد گمشده‌ای دارد و در زندگی به دنبال آن می‌گردد. این تجربه مجموعه‌ای احساس غم، تنهایی و بی‌پناهی را به فرد می‌دهد.
محرومیت هیجانی به سه شکل بروز می‌کند و در واقع سه حوزه از محرومیت را در برمی‌گیرد:


محرومیت از محبت: مدلی از محرومیت هیجانی که با عدم توجه، مهربانی یا عطوفت همراه است.


محرومیت از همدلی: این نوع محرومیت با درک نشدن از سوی دیگران، عدم توجه به ندای درون و حرف دل و عدم خود افشایی یا در میان گذاشتن احساسات با دیگران بروز می‌کند.


محرومیت از حمایت: این محرومیت در جهت نبود راهنمایی و جهت‌دهی از سمت دیگران بروز می‌کند و فرد در این احساس به سر می‌برد که هیچ حامی مطمئنی ندارد.


جتنلمن اند لیدیز

من تا حالا هیچ فیلم ایرانی ندیده ام که یک درس درست بهم یاد داده باشه

هر چی بوده شک و دختربازی و چاقوکشی

فیلمهای مربوط به سالهای جنگ به کنار

این فیلمهای انگلیسی یا هالیوودی اونجاهاش قشنگه که بهت یاد میده چه جور اند اینا

به جز اون روباه مکار چچل چرچیل

حتی اگر فیلم هم باشن خوبه،با دقت میشه یادگرفت ازشون

فیلمهای کلاسیک هالیوود که اوووف محشرن

اینا مردهاشون هیچ وقت شل و وارفته نیستن

نمیخندن فقط گاهی متبسم

شق و صاف میاستن

قهقه نمیزنند

حلقشون دیده نمیشه که هیچ از انتهای حلقشون اون روشنایی از ته بدنشون هم نمیاد حتی

لباس مرتب یکدست

موهای مرتب و ریش و سبیل آنکارد

کفشهای معمولا کلاسیک مشکی و تر تمیز

دستشون اغلب یا سیگاره یا کتاب و روزنامه

به ندرت خریدهاشون دستشونه

کنترل خودشونو از دست نمیدن خونسرد و محکمند

حتی موقع خواب هم لباس مرتب میپوشن نه زیر پیراهن رکابی و شلوار پارچه ای خط دار

با احترام پول خدماتشونو میدن و تحقیر نمیکنن

اون چچل آمریکایی میگفت وقتی از مشکلی درس نگیری در بسته بندی جدید و بزرگتر باهات روبرو میشه

اونقد که اونو یادبگیری

تا یاد نگیری اهمال کاری کنی ولت نمیکنه

و گاهی خداوندگار در هر مشکلی هدیه ای برات داره اون هدیه هم دانستن و پیدا کردن و پذیرفتن مشکل و هضم کردن اونه

مهشید میگه دلش میخواد بره امریکای جنوبی و ازشون استرولوزی کسب کنه تو کانال تلگرامش اینو میگفت

میگفت اگر دیدین دلتنگی هاتون زیاده بدونیین چاکرای قلبتون باز شده و مدعوین قلبتان را با رخ گشاده پذیرا باشید.

چقد خوب بود این جمله اش

هنر رندانه به تخم گرفتن

اوووم

وبلاگ نویسی هم ابزار خوبی است برای تلف کردن ثانیه های عمر گرانبها و نایاب

چیزی مینویسی میذاری میری

نه کسی میشناسدت

نه کسی را میشناسی

یه جاده فرضی خیالی

که همه میان و رد میشن و اینکه کسی توجهش به آثار نفرات قبلی جلب بشه میگذره میره

با این تفاوت که پدر و مادر این سامانه بلاگری معلوم نیست کی هست

ولی مشخصا توی آلمان است و از میل سخن گفتن انسانها استفاده میکند . از تبلیغات در لابه لای اثار و نوشته هایشان پول در میاورد و خرج تخمهایش میکند تا جوجه شوند

ق ق ق ق ق ق

این نشان میدهد میتوان بدون اینکه دغدغه انسانها را داشت از درد و رنج و نیاز آنها رفاه بدست آورد

پی دی اف کتابهای نوجوانی ام را یکی یکی پیدا میکنم و دانلود میکنم

میخونم خیلی حس شیرین نوستالژیکی بهم دست میده

کلیله ودمنه

دیوان رباعیات عطار

خسرو شیرین

شاهزاده با موهای طلایی

هفت عروس برای هفت برادر

شکار عقاب پیر

و 80 کتاب داستان جیبی دیگر

خیلی خوبه که کسی نیس

و خیلی خوبه که توضیحی هم لازم نیس بدهم که چرا دوست داشتم والان هم دوسشان دارم

پسرشیطونی که از اول راهنمایی قراربود دانشمند بزرگی شود ولی خوشحال است که نشده است.

من جذابیت درونی و کنجکاوی کودکی ا را دوست دارم.

وقتی اول دبیرستان بودم مسابقه مقاله نویسی بود در مورد کاربرد کامپیوتر در زندگی انسانها

اون موقع کامپیوتر نقشش فقط تو باجه بانک بود تا به جای نوشتن دستی پرفراژ ماشینی روی فرمها انجام دهد.

مقاله من تو شهرستان تقدیر نامه گرفت

هر چند بعدها هر چی تقدیر نامه و لوح و مدرک دوره  داشتم آتیش زدم

هنوزم از این کارهام به خود مغرورم

جایی که هیشکی مغزش قد نمیداد بفهمد من چی میگم

همیشه سالها از بقیه جلوتر فکر میکنم

شاید هم پسری ازاینده هستم

قق ق ق ق ق ق ق

جالبه


سیزده به در

اینکه سیزده بدر شدنی است یا ماندنی به نگاه خود بستگی دارد.

این زنه اسمش چی بود یادم رفت

میگفت تو برو یه جایی که زبانشونو رو نمیدونی اصلا بهشون گوش بده شاید از چهره شون تشخیص بدی روحیه شون رو ولی هر چقدر به هم دیگه فحش بدن متوجه نمیشی یا تا معنی که روی کلمات سوار شده اند رو نگیری مهم نیس چی بگن شاید لبخند بزنی

توی زندگی روزمره هم تا بار کلمات توی ذهنت رسوخ نکرده اند و قبولش نکرده ای نمیتونن درگیرت کنند.

در مواجه با وقایع زندگی هم این رفتار کمک کننده است به مرور و کم کم

کسی که هی ناله و نفرین و چس ناله هاش فضای اطرافش رو سمی کرده بهتره ازش دور بود

البته به جز دختر خوشگل

ق قق قق

غرولند و چس ناله مثه سوراخی در یک ظرف ارزشمنده یا بحثو عوض کن اگه دیدی همش چرت و پرت میگه و داستان تمامی نداد حذفش کن

هم دختر زیاده هم پسر هم هم صحبت

ما نیومدیم که توالت دیگران بشیم

هر چقد بهش گوش بدی زر اضافه میزنه و دهنت سرویسه

پس لگدش کن بره

اگه موقع لگد کردن بوی گوه میده

اینم نکن

بذار برو

سلطان

دخترای زیر بیست سال راه پیدا میکنن میرن پیش تتل

تو یه کلیپی چش دختر رو گرفته و میگه تو میخواهی از تتل بچه بگیری

دختره میگه آره

میگه بدنتو با کمال میل و بدون اجباردر اختیار تتل میذاری

و هی میپرسه

و دختره بله میگه

بعدش میگه اینارو میپرسم که بعدا کارما نیاد خف کنه

خوبی اینستا اینه که لازم نیس هیچرت و پرت بنویسی

یه ضرب فیلم میذاری و تامام

اگه دختری نتونسته شوهر تور کنه تقصیر کیه؟

یا خودشه که از دختر بودن خودش ناراضیه

یا وقتی نادان بوده جوونی کرده و الان پشیمانه ولی بلد نیس چکارکنه

یا اطرافیانش که عقده ای بارش آوردن

یا بعد اینا بلد نیست یه چای ساده دم کنه و پذیرایی کنه