طاهره یه چیزی دستش گرفته و داره تاب میده
منم مشغول گوشی و حرف زدنم
میاد سمت من
مکالمه رو تموم میکنم
میگم طاهره این چیه
-این کرم سفید کننده است
بوی شیر خر میده
--چی بوی ک یر خر
-فرهاد خیلی بیشعوری
--چیه دستت گرفتی خودت میگی چیز خر
-آقاجان شیر شیر
--خوب پیری دیگه وقتی دندون نداشته باشی همشون یه جور تلفظ میشن
-میخواستم بزنم صورتم ولی چندش شد میخوام برش گردونم
-شیر خر رو میخواستی بمالی صورتت
--گم شو دیگه من برم سمیرا رو پیدا کنم اینو پس بدم
-خوب میخوای پوستت لیفت شه روشن شه تپل شه از من بپرس(مثه کیوسکهای شهرداری تهران)خخ
--سمیرا
--سمیرا
--کجایی
معلمی جلسه اول مدرسه میره کلاس
برای اینکه خودشو معرفی کنه
فامیلشو میگه
-سلام بچه ها خوش آمدین
-من دارم
--یکی از پسرا از پشت داد زد
--آقااا همه اینجا دارن اگه جرات دارید برید مدرسه دخترونه بگید
شیبا اون سال ک اومد 700000 % پروار شد
البته ما اون موقع حالیمون نبود
درسته از سال 91 رفتیم سازمان بورس امتحان دادیم و کد بورسی گرفتیم ولی چون معاملات آنلاین نبود هیچکاری نتونستیم کنیم
توی رشدهای قبلی ارزها هم همینطور
فکر کن در بدترین حالت یه ملیون شیبا میتونست اون موقع یک میلیارد تومن بشه
ایلان یکساعت قبل توییت کرده و از فلوکی پپ حرف زده
فلوکی خیلی از پپ عقب مونده و بایستی جبران کند
و
.
.
.
.
عکس سگ دوج هم تو فضا هست و روی شیشه های عینک خلبان
کدومش مارکت کپش زیر 2 میلیونه؟؟؟
برم ببینم
آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
چاک شدست آسمان غلغلهایست در جهان عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
تیر روانه میرود سوی نشانه میرود ما چه نشستهایم پس شه ز شکار میرسد
باغ سلام میکند سرو قیام میکند سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد
خلوتیان آسمان تا چه شراب میخورند روح خراب و مست شد عقل خمار میرسد
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار میرسد
سجاد صبح تو دفتر میگه فرهاد چته اشفته ای
میگم نمیدونم
گاهی وقتا اینجوری ام
یه کم تنها باشم حالم بهتر میشه
پا میشم میرم بانک
برگشتنی میگم سجاد یادته در مورد بهناز بهم گفتی؟
گفت آره
'گفتم قیاف رو میتونی بهم بگی
این عکسارو از نت پیدا کردم
میگه اره صورتش عین ایناس
فقط یه کم پره
گفتم آی کوپین گیزی
تو دانشگاه 4 سال منو الاف خودش کرد
نگو اینجا بیخ گوش من بوده
میگم با اتوبوس میومد و میرفت فکر میکردم مال ارومیه اس
میگه کار کار خودشه (صحبتهای خصوصی )
البت باقیشو بذار ببینم میتونه بیاد بگه
الان که نون گرفته بودم میومدم
سر میدون
یه دختر با مانتو گلبهی و شلوار مشکی کنار خیابون داشت میرفت
چقد دلم رف براش
قدش 150
دور کمرش اگه دستامو حلقه میکردم بازم نمیرسید به همدیگه
چقد خوشم شد
اووووووووم
اصن بدون لباس چندش میشه تصورش کنم
انقده دلمو قلقلک داد
گرد و قلمبه
اصن رانهاش ازبس تپل بود همش بهمدیگه میمالید
ن جلف بود
نه موهاش باز بود
نه زننده
فقط قند تو دلم آب شد
حیف نشد زیاد نگاش کنم
این رعد و برق ها امسال کلا جهش یافته شده اند
عینهو رعد و برق های اقیانوس آرام
شترق
از آسمون تا روی زمین
چوپون و حیوون و دار و درخت هم حالیشون نیس
هلم دا بیزه نع یر اونو گوی اون بورنموز گیرمیین یره باشیمیزی سوخ مارخ
من چون ب این روغنهای ماشین آشپزی احتقادی ندارم
ولی گاهدان نمیشه دا بدون روغن موتور آشپزی کرد
گفتیم آی بالا به جای اینا آب بریزم دا چ میشه
اب ریختیم و پیاز داغ نشدا
بیول
همینجوری تخم مرغها رو انداختم با ربتوی آب داغ
پزیدیم شون
برداشتم
اووم
ن مزه ویح نمیداد خوب بود
تازه وقتی از گلو و مری و لوزالمعده افتاد داخل خندق
آی سبک بود ای سبک بود
باید یه فکری برای حذف اکثریتی این روغن ماشین ک به خوردمون میدن پیدا کنم
این روغن و پیاز و چن تا چیز دیگه اصن نه درده دیلییر با
هیچی
فقط تنگی عروق و بزرگی شکم و به هم خوردن حیکل نتیجه ای ندارد